loading...
هرچے کہ بخوای،ھست

ali بازدید : 6 دوشنبه 20 شهریور 1391 نظرات (0)
اهل دانشگاهم ، روزگارم خوش نیست ژتونی دارم ، خرده عقلی ، سر سوزن شوقی اهل دانشگاهم ، پیشه ام گپزدن است گاه گاهی می نویسم تكلیف می سپارم به شما تا به یك نمره ناقابل بیست كه در آن زندانی ست ، دلتان زنده شود چه خیالی چه خیالی می دانم گپ زدن بیهوده است خوب می دانم دانشم بیهوده است استاد از من پرسید چقدر نمره زمن می خواهی من از او پرسیدم ، دل خوش سیری چند اهل دانشگاهم ، قبله ام آموزش جانمازم جزوه ، مشق از پنجره ها می گیرم همه ذرات وجودم متبلور شده است درسهایم را وقتی می خوانم كه خروس می كشد خمیازه مرغ و ماهی خواب است خوب یادم هست ، مدرسه باغ آزادی بود درس بی كرنش می خواندیم ،نمره بی خواهش می آوردیم تا معلم پارازیت می انداخت، همه غش می كردیم كلاس چقدر زیبا بود و معلم چقدر حوصله داشت درس خواندن آنروز ، مثل یك بازی بود كم كمك دور شدم از آنجا بار خود را بستم ، عاقبت رفتم در دانشگاه به محیط خشن آموزش و به دانشكده علوم سرایت كردم رفتم از پله كامپیوتر بالا ، چیزها دیدم در دانشگاه من گدایی دیدم در آخر ترم در به در می گشت یك نمره قبولی می خواست من كسی را دیدم ، از دیدن یك نمره ده دم دانشگاه پشتك می زد من نمی خندم اگر دوست من می افتد من نمی خندم اگر نرخ ژتون را دوبرابر بكنند و نمی خندم اگر موی سرم می ریزد من در این دانشگاه در سراشیب كسالت هستم خوب می دانم استاد ، كی كوئیز می گیرد برگه حذف كجاست ، سایت و رایانه آن مال من است تریا، نقلیه و دانشكده از آن من است ما بدانیم اگر سلف نباشد ، همگی می میریم و اگر حذف نباشد ، همگی مشروطیم نپرسیم كه در قیمه چرا گوشت نبود كار ما نیست شناسایی مسئول غذا كار ما نیست شناسایی بی نظمی ها كار ما شاید اینست كه در مركز پانچ پی اصلاح خطاها برویم اهل دانشگاهم ، رشته ام علافی‌ست جیب‌هایم خالی ست پدری دارم ، حسرتش یك شب خواب دوستانی همه از دم ناباب اهل دانشگاهم ، قبله‌ام استاد است ، جانمازم نمره خوب می‌فهمم سهم آینده من بی‌كاریست من نمی‌دانم كه چرا می‌گویند مرد تاجر خوب است و مهندس بی‌كار وچرا در وسط سفره ما مدرك نیست كار ما نیست شناسایی هردمبیلی كار ما نیست جواب غلطی تحمیلی كار ما شاید این است كه مدركدر دست فرم بی‌گاری هر شركت بی‌پیكر را پر بكنیم

ali بازدید : 8 دوشنبه 20 شهریور 1391 نظرات (0)
دانشجو و هزار و یک بدبختی دانشجو مواظب باش خودکارتو گم کنی = خودکار نداری خودکار نداشته باشی = جزوه نداری جزوه نداشته باشی = درس نمی خونی درس نخونی = پاس نمیشی پاس نشی = مدرک نمی گیری مدرک نگیری = کار گیرت نمیاد کار نداشته باشی = پول نداریپول نداشته باشی = غذا نداری غذا نداشته باشی = لاغر مردنی میشی لاغرمردنی بشی = زشت میشی زشت بشی = عاشقت نمیشن عاشقت نشن = ازدواج نمیکنی ازدواج نکنی = بچه نداری بچه نداشته باشی = تنهایی تنها باشی = افسرده میشی افسرده بشی = مریض میشی مریض بشی = میمیری . . . . پس حواست باشه خودکارتو گم نکن وگرنه میمیری...!!

ali بازدید : 9 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

مامانم 2 ماهه به همه گفته خطش سوخته... رفتم نگاه کردم دیدم سیم کارتشو برعکس انداخته تو گوشی!!! آخرشم برگشته میگه همش تقصیر توئه بس که با گوشیم ور میری! فک و فامیله داریم؟ خواب بودم بابام اومد تو اتاقم یهو جیغ زد محمد! من نزدیک بود به سقفبچسبم میگم بله چی شده؟ بابام میگه پاشو امروز تمرین داری خواب نمونی! فک و فامیله داریم؟ خواستگار اومده برام، خواهر پسره میگه برادر ما اولین بارشه میاد خواستگاری واسه همین خجالتیه. مامان بزرگ منم واسه بازار گرمی میگه دختر ما هم اولین باره واسش خواستگار میاد!!فک و فامیله داریم؟ یه بار با داداشم سواره تاکسی شدیم نشستم صندلی جلو... حواسم پرت یه جا دیگه بود زل زده بودم به پول خوردای رو داش بورد! آخر مسیر بهیارو گفتم کرایش چقدره؟ گفت: 1200. منم از پولای خودش جولو چشش شمردم دادم بهش!!! یه 5 قدم که از ماشین دور شدیم تازه 2زاریم افتاد چه حرکتی زدم! برگشتم دیدم دهن راننده بازه بازه! مسافرای دیگه هم ترکیده بودن از خنده! این برادر ما داداشه چته که داره!!! من یه جای بی ربط تو یه شرکتارائه دهنده خدمات اینترنتی کار میکنم،هر دفعه سرعتا میاد پایین، همه فک و فامیل زنگ میزنن فحشو میکشن بهم. میگن چرا سرعت پایینه؟ نمیشه یه کاری کنی مال ما درست بشه؟ این همه پول از مردم میگیرین بازم سرعتتون پایینه؟ پول مارو پس بگیرنخواستیم! دیروز عمه ام زنگ زده میگه پسرم پولای ماهانه شو جمع کرده اومدهسرویس خریده، چطوری دلت میاد؟ ایشالاحرومت باشه! من... فک و فامیله داریم؟ به مامانم گفتم سشوارم سوخته، سشوارش رو بهم میده میگه: اینو بگیر! خیلیییی عالیه! هم جمع و جوره، همگرماش خیلیییی زیاده، هم جنسش عالیه،هم.. فقط داری موهاتو سشوار میکنی وسطش خاموشش نکن، دیگه روشن نمی شه! مامانه ما داریم؟؟ فک و فامیله ما داریم؟ دارم به یکی از دوستام اس میدم بابام یهوه برگشته میگه واسه اون دختری که با تو دوست شده متاسفم.... من : :-l فک و فامیله داریم؟؟؟

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

آقا ما می ریم اغذیه، شما برین پدیده آقا ما مستشار، شما جهانگیرشاه دولو آقا واسه شما میگن علف باید به دهنبزی شیرین بیاد اما واسه ما میگن این الاغ هر یونجه ای که جلوش باشه میخوره! آقا ما ... آقا ما ..

ali بازدید : 5 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (1)

نی واسه همدیگه جوک ترکی می گیم! جوک لری می گیم! اصفهانی ها رو مسخره می کنیم. می گیم کاشونی ها ترسواند! رشتی ها بی غیرتند! کردها متعصب هستند! آبادانی ها لاف می زنند! پایین شهری ها رو آدم حساب نمی کنیم! مرز بین پایین شهر و بالای شهر رو هم خودمون تعیین می کنیم! اونها که از قلهک پایینتر رو قبول ندارند شیک ترند! وقتی یکی از فامیلهامون شهرستان زندگی می کنه و ما یهویی از دهنمون می پره فوری توضیح می دیم که طرف بخاطر شغلش که مدیر فلان کارخونه است اونجازندگی می کنه! بشقاب و لیوان های فرانسوی می خریم! لوسترهای ساخت چین می خریم!شکلات آیدین هدیه نمی بریم چون ایرانیه کلاسش پایینه! موقعی که اتوبوس میاد حمله می کنیم! اگه اوضاع بحرانی بشه با آرنجمون می زنیم به کناریها راه رو باز می کنیم! آخه خسته هستیم باید زودتر بریمخونه! وقتی کسی نباشه هم همین که می شینیم با ماژیک پشت صندلی ها یادگاری می نویسیم که دفعه دیگه که سوار شدیم به دوستامون هنرمون رو نشون بدیم! شب چهارشنبه سوری ترقه پرت می کنیم پشت پای زن همسایه که وقتی پرید بخندیم! وقتی تیم فوتبال مورد علاقه مون توی مسابقه می بازه شیشه اتوبوس واحد رو می شکنیم! سیزده بدر گند می زنیم به طبیعت! یعنی همیشه اینکارو می کنیم نه فقط سیزده بدرها! فحش خواهر و مادر می دیم به همدیگه! به دین و مذهب! و عربها و غیره! اما تا یه مشکلی پیش میاد میگیم یا فلانامام!! و در لوس آنجلس هم بیشتر سفره حضرت عباس باز میکنیم تا توی تهران... ما همه مادرزادی سیاستمدار به دنیا اومدیماما استراتژی تک تکمون با همدیگه و با تمام دنیا متفاوته برای همین در هیچ موردی باهم توافق نداریم و بازهم به هم فحش می دیم! سه تا که میشیم پنج نظر متفاوت داریم و هممون خیال میکنیم حق داریم. ما به اجداد مون خیلی احترام می ذاریم!مخصوصاً داریوش و اینها! وقتی سر قبرشون میریم حتماً یه یادگاری هم با هرچی که دستمون باشه روی در و دیواراش می کنیم! ما امام زاده می سازیم! بعد پول میندازیم و از امام زاده می خوایم که مشکلاتمون رو حل کنه! ما روز تاسوعا ، عاشورا نذری می دیم! اما برای اینکه زعفرون گرونه روی پلو گلرنگمی ریزیم! ما احتمالاً غیر از شمال ایران و مشهد جای دیگه ای از ایران رو ندیدیم اما حتماً دوبی رفتیم و فروشگاه عرض الهدایا رو دیدیم! بی برو برگرد هم یه عکسی توی صحرا روی شنها گرفتیم که به همسایه ها نشون بدیم

ali بازدید : 3 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

ما احتمالاً غیر از شمال ایران و مشهد جای دیگه ای از ایران رو ندیدیم اما حتماً دوبی رفتیم و فروشگاه عرض الهدایا رو دیدیم! بی برو برگرد هم یه عکسی توی صحرا روی شنها گرفتیم که به همسایه ها نشون بدیم! ما رانندگی مون حرف نداره! رانندگی بدون فحش و فضیحت برامون معنی نداره! چراغ راهنمایی عابر پیاده، موتور سوار های آدمخور ...... فقط یک کلمه از هر مورد کافیه! ماها سینما نمی ریم و عوضش عشق میکنیم قبل از اینکه فیلم روی پرده سینما بره ما سی دیشو ببریم خونه! ما - مخصوصاً لوس آنجلسی هامون- وقتی کانال تلویزیونی درست می کنیم یا همینطوری آب دوغ خیاری میارندمون توی یه برنامه ای مجری بشیم یا گزارش بدیم یا خدای نکرده به عنوان کارشناس حرف بزنیم از هر سه تا کلمه ای که می گیم چهار تاش انگلیسیه اونهم با هزار تا عشوه و ناز وغمزه شتری و صد البته تلفظ صد درصد غلط! ماها عاشق رقص عربی هستیم! هرچی همسنمون میره بالاتر علاقه مون به این رقص که تا ابد یادش نمیگیریم هی بیشتر و بیشتر میشه و اصرار می کنیم که باید توی همه مهمونی ها هنرمون رونشون بدیم! البته دوستان خیلی اصرار می کنندا وگرنه ماها همه خجالتی هستیم و رقصمون نمیاد. ما توی خیابون زل می زنیم به زن ها! کوچیک یا بزرگ مهم نیست! مهم اینه که وقتی خانومه نزدیک شد حتماً یه متلک آبدار نثارش کنیم ......... ما از اینکارا خیلی می کنیم! به آذری ها متلک میگیم، اونا رو مسخره میکنیم و براشون جوک میسازیم ولی بهترین دوستامون آذری هستن! اما سه چیز برای ما خیلی مهمه: یک: ما هیچ وقت اجازه نخواهیم داد که روی هیچ نقشه ای خلیج فارس به خلیج عربی تبدیل بشه! دو: حواسمون هست که هرجا اسمی از فیلم سیصد برده شد اعتراض کنیم نامه بنویسیم طومار اینترنتی امضا کنیم که چرا قیافه ما ایرانیها رو اینقدر وحشتناک کشیدند! آخه ما ایرانیها اونقدرا هم وحشتناک نیستیم! سه: دولت کشورمون باید مثل دولت سوئد و نروژ باشه... دموکرات / عشقی / مهربان. با یک شرط: ما همون "آدم" هایی که در بالا گفتیم بمونیم!!!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

م من آدمی هستم که: تو دستشویی فکر میکنم؛ تو حمام آواز میخونم؛ سر کلاس میخوابم؛ تو رختخواب تلفن حرف میزنم؛ موقع درس خوندن بازی میکنم؛ موقع تلویزیون دیدن فیسبوک چک مینم؛ موقع فیسبوک چک کردن غذا میخورم؛ موقع خواب بیدارم، موقع بیداری خوابم؛ سر کار روزنامه میخونم؛ اوقات فراغت کار میکنم... خلاصه که زندگی اسفباری دارم ...

ali بازدید : 8 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

توماس هیلر، مدیر اجرایی شرکت بیمه عمر ماساچوست، میو چوال و همسرش در بزرگراهی بین ایالتی در حال رانندگی بودند که او متوجه شد بنزین اتومبیلش کم است! هیلر به خروجی بعدی پیچید و از بزرگراه خارج شد و خیلی زود یک پمپ بنزین مخروبه که فقط یک پمپ داشت پیدا کرد. او از تنها مسئول آن خواست باک بنزین را پر و روغن اتومبیل را بازرسی کند. سپس... برای رفع خستگی پاهایش به قدم زدن در اطراف پمپ بنزین پرداخت. او هنگامی که به سوی اتومبیل خود باز می گشت، دید که متصدی پمپ بنزین و همسرش گرم گفتگو هستند. وقتیاو به داخل اتومبیل برگشت، دید که متصدی پمپ بنزین دست تکان می دهد و شنید که می گوید: ”گفتگویخیلی خوبی بود.” پس از خروج از جایگاه، هیلر از زنش پرسید که آیا آن مرد را می شناسد. او بی درنگ پاسخ داد که می شناسد. آناندر دوران تحصیل به یک دبیرستان میرفتند و یک سال هم با هم نامزد بوده اند. هیلر با لحنی آکنده از غرور گفت: هی خانم، شانس آوردی که من پیدا شدم. اگر با اون ازدواج می کردی به جای زن مدیر کل، همسر یک کارگر پمپ بنزین شده بودی. زنش پاسخ داد: ”عزیزم، اگر من با او ازدواج می کردم، اون مدیر کل بود و تو کارگر پمپ بنزین!!”

ali بازدید : 8 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

ت با کلی شوق و ذوق رفتم خونه، می گم پدر جان استادمون گفت بین همه ی کلاس ها من بالاترین نمره رو گرفتم. میگه: ببین دیگه بقیه چقدر خنگن.. به مامانم می گم می خوام یه خونه جدا بگیرم و مستقل بشم؛ می گه برو... برو مستقل شو... برو ایدز بگیر.......!!! پدر به دختر: دخترم این موقع شب تو بالکن چیکار میکنی؟ دختر: دارم ماهو میبینم بابایی! پدر: پس بی زحمت به ماهت بگو خبر مرگش اون ماشینشو خاموش کنه، صداش نمیذاره بخوابیم!!! عشق عینک سبزی است که با آن انسان کاه را یونجه می بیند. (مارک تواین) مردی داشت در خیابان حرکت می کرد که ناگهان صدایی از پشت گفت: اگر یک قدم دیگه جلو بروی کشته می شوی. مرد ایستاد و در همان لحظه آجری از بالا افتاد جلوی پایش. مرد نفس راحتی کشید و با تعجب دور و برش را نگاه کرد اما کسی را ندید. بهراهش ادامه داد. ... به محض اینکه می خواست از خیابان رد بشود باز همان صدا گفت: بایست. مرد ایستاد و در همان لحظه ماشینی با سرعتی عجیباز کنارش رد شد. باز هم نجات پیدا کرده بود. مرد پرسید تو کی هستی وصدا جواب داد: من فرشته نگهبان تو هستم. مرد فکری کرد و گفت:اون موقعی که من داشتم ازدواج می کردم کدام گوری بودی؟؟؟ یارو میره مغازه یخ بخره میگه چنده؟ فروشنده میگه 2 تومن. میبینه پول نداره دست میزاره رو یخه میگه از این یخ تر نداری؟ رضا شاه به زور میخواست چادر رو از سر زن ها برداره، هیشکی زیر بار نمیرفت؛ حالا میخوان به زور چادر سر زن ها بکنن، بازم کسی زیر بار نمیره! یعنی لجباز تر از زنها تو کهکشان پیدا نمیشه ها! میگن هر نخ سیگار 3 دقیقه از عمر آدم کم می کنه! همچنین ثابت شده اگه از چیزی لذت ببری 5 دقیقه به عمر آدم اضافه میشه! نتیجه: سیگارتون رو با لذت بکشید تا 2 دقیقه به ازای هر نخ سیگار به عمرتون اضافه بشه...!! اینروزا دختر و پسرها از عشق و دوستی هیچ نفعی نمیبرند؛ اونایی که منفعت میبرند: رستورانها کافی شاپها، ایرانسل و همراه اول !! دختره تا دیروز که خونه باباش بود از شیلنگ حیاط آب میخورد, الان که ازدواج کرده میگه آب معدنی دماوند استاندارد نیست! فقط یه ایرانی میتونه گوشی آیفون 4s بخره ١.٥ میلیون، بعد سیم کارت ایرانسل اونم اعتباری توش بندازه!! پارسال سال همت مضاعف بود همش تعطیل بود. امسالم که سال جهاد اقتصادی بود همش اختلاس بود. یه سال عفت و حجاب بذارن یکم حال کنیم....!

ali بازدید : 8 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

! تا حالا دقت کردین وقتی دعواتون با یکی تموم میشه تازه جواب های بهتری به ذهنتون میرسه؟! پیرمردی مشکل شنوایی داشته و هیچ صدایی رو نمیتونسته بشنوه؛ بعد از چند سال بالاخره با یک دارویی خوب میشه. دو سه هفته میگذره و میره پیش دکترش که بگه گوشش حالا میشنوه. دکتر خیلی خوشحال میشه و میگه خانواده شما هم باید ظاهرا خیلی خوشحال باشن که شنواییتونو بدست آوردید. پیرمرد میگه نه من هنوز بهشون چیزی نگفتم هر شب میشینم و به حرف هاشون گوش میکنم؛ فقط تنها اتفاقی که افتاده اینه که توی این مدتتا حالا چند بار وصیت نامه ام رو عوض کردم!! اگه زنها دنیا رو می گردوندن هیچ جنگی وجود نداشت! فقط چندتا کشور لوس بودن که باهم قهر بودن و از هم غیبتمیکردن و با هم حرف نمیزدن.. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ ﺗﻮ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﺧﺎﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ، ﻭﻟﯽ ﺑﻬﺘﺮ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭘﺸﻪ ﻭﯾﺰ ﻭﯾﺰ ﮐﻨﻪ، ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﮐﺎﺭﺷﻮ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﻣﯿﺮﻓﺖ، ﺑﻌﺪ ﻣﺜﻼً ﺳﻮﺳﮏ ﻭﯾﺰ ﻭﯾﺰ ﻣﯽﮐﺮﺩﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻭﻣﺪ ﺑﻔﻬﻤﯿﻢ ﮐﺠﺎﺱ ﺑﮑﺸﯿﻤﺶ؟ ﺷﺮﻣﻨﺪﻩ ﻫﺎﺍاا همیشه به من میگن مثل بچه ی آدم رفتار کن! من نمیدونم مثل هابیل باشم یا قابیل؟؟؟؟؟؟ اگه من لیلی باشم تو مجنون، من شیرین باشم تو فرهاد، من نرگس باشم تو سام، من حوا بشم... تو عمرا آدم بشی!!! مناجات غضنفر با خدا: خدایا مارا به خاطر یک سیب از بهشت انداختی رو زمین؛ به خاطر آب انگور میندازیمون جهنم!! با میوه ها مشکل داری کلا؟؟؟ یه زمان دوست دختر داشتیم وقتی میرفتبیرون نگران بودیم کسی دنبالش نیفته.اما الان وقتی تو خونه س نگرانیم که کسی تو فیس بوک مخشو نزنه. یارو با کامیون اومده تو محوطه بیمارستان بوق میزنه، حراست با بلندگو داد میزنه آقا اینجا بوق نزن! یارو دوتا بوق دیگه میزنه یعنی باشه!! بعد نیم ساعت برمیگرده میخواد بره بیرون، دوتا بوق واسه حراستیه میزنه!! حراستیه با بلندگو میگه نوکرم!! ایران کاردار سوئیس رو احضار کرده کهبره به آمریکا بگه چرا عربستان نیروهاشو فرستاده بحرین! تو کوچه ترقه زدند، پیرزنه دم در وایسادهبود هفت جد یارو رو نفرین کرد؛ دو دقیقهبعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی! پیرزنه گفت قربون قد و بالات مادر مواظب باش!

ali بازدید : 9 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

ان هموطن اصفهانی ما تویاتوبان با سرعت 180 کیلومتر در ساعت می رفتهکه پلیس با دوربینش شکارش می کنه و ماشینش را متوقف می کنه. پلیس می آد کنار ماشین و می گه:"گواهینامه و کارت ماشین!" اصفهانی با لهجه غلیظی می گه:"دادا من گواهینامه ندارم. این ماشینم مالی من نیس. کارتا ایناشم پیشی من نیس. من صاحب ماشینا کشتم آ جنازشا انداختم تو صندق عقب. چاقوش هم صندلی عقب گذاشتم! حالاوم داشتم می رفتم از مرز فرار کونم، شوما منا گرفتین." مامور پلیس که حسابی گیج شده بوده بیسیم می زنه به فرمانده ش و عین قضیه رو تعریف می کنه و درخواست کمک فوری می کنه. فرمانده اش هم میگه که اون کاری نکنه تا خودش رو برسونه! فرمانده در اسرع وقت خودش رو به محل می رسونه و به راننده اصفهانی می گه:"آقا گواهینامه؟" اصفهانی گواهینامه شرو از توی جیبش در می آره و می ده به فرمانده. فرمانده می گه: "کارت ماشین؟" اصفهانی کارت ماشین رو که به نام خودش بوده از جیبش در می آره و می ده به فرمانده. فرمانده که روی صندلی عقب چاقویی نیافته، عصبانی دستور می ده راننده در صندوق عقب رو باز کنه. اصفهانی در روباز میکنه و فرمانده می بینه که صندوق هم خالیه. فرمانده که حسابی گیج شده بوده، بهراننده اصفهانی می گه: "پس این مأمور ما چی میگه؟!" اصفهانی می گه: "چی میدونم والا جناب سرهنگ! حتماً الانم می خواد بگه من داشتم 180 تا سرعت می رفتم!!!"

ali بازدید : 9 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

با کلی ذوق و شوق رفتیم شیرینی تر خریدیم و رفتیمخونه دختر داییم… اما نامرداشیرینی خشکای یه هفته پیشو برامون با چایی آوردن… آی حرص خوردیم.. آی حرص خوردیم… فک وفامیله داریم؟ داشتم تلویزیون میدیدم یهو داداشم داد زد: کمک کمک ...! پریدم تو آشپزخونه دیدم از ماکروویو آتیش میزنه بیرون! نگو این شاهکاره خلقت داشته تو ماکروویو جورابشو خشک میکرده؟ آخه الان من چی بگم بهش؟ فک و فامیله داریم؟ یکی از دوستام تعریف میکرد مامانم وقتی نماز میخونه با هر الله اکبر بلندی که میگه یه منظور داره... اون موقع من چک میکنم زیر گاز خاموش باشه، کسی در میزنه، چراغ جایی روشن نمونده باشه و...! یه روز با وجود این که تمام اینا رو چک کرده بودم بازم الله اکبر ادامه داشت، وقتی نمازش تموم شد با عصبانیت گفت مگه کوری نمیبینی گرممه میگم کولر رو روشن کن....! فک و فامیله داریم؟ پسر داییم تو آژانس کار میکرده یه روز یه پیرزن سوار میکنه، بعد چند دقیقه گوشیش زنگ میخوره، حرفش که تموم شد، پیرزنه پرسید: کی بود؟ پسر دایی: :O:O پیرزن: پسرم کی بود؟ پسر دایی: :O:O ... پیرزن: مگه کری، میگم کی بود؟ پسر دایی با حالت ترس و شوکه شده: دوستم بود. پیرزن: حالا چی میخواست؟ پسر دایی با حالت عصبانیت: دنبال زن فضول سن بالا میگرده تا ... لا اله الاالله. فک و فامیله داریم؟ بچه اومده به داداشم میگه: جون این خانمیه جفت جوراب بخر، داداش من میگه من میخوام سر به تن این خانوم نباشه!! برو آقا بروووووووووووووو. فک و فامیله داریم؟ بچه بودم بابام منو برده بود شهر بازی سوار تاب زنجیری شده بودیم، هنوز دور نگرفته بود دستگاه که دیدم بابام داره از ترس داد و هوار میکنه... طرف نگه داشته دستگاهو به بابام میگه چی شده؟ میگه این پسر من میترسه مارو پیاده کن! فک و فامیله داریم؟ من دارم با کاپشن تو خونه میگردم مامانم اصلا به کلید خاموش کردن کولراعتقاد نداره؛ خب مادر من جای بچه دو تا پنگوئن میاوردی. فک و فامیله داریم؟ برای دخترخالم توی فیس بوک صفحهدرست کردم بعد یه هفته رفتیم دیدم صد نفر دوست داره اونوقت درخواست دوستی براش فرستادم برام پیغام گذاشته شما کی هستی!!!! فک و فامیله داریم؟ مامانم 2 ماهه به همه گفته خطش سوخته... رفتم نگاه کردم دیدم سیم کارتشو برعکس انداخته تو گوشی!!! آخرشم برگشته میگه همش تقصیر توئه بس که با گوشیم ور میری! فک و فامیله داریم؟

ali بازدید : 3 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

استاد سختگیر فیزیک اولین دانشجو را برای پرسش فرا میخواند و سئوال را مطرح میکند... - شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید ؟ دانشجوی بی تجربه فورا ً جواب میدهد: - من پنجره کوپه را پائین میکشم تا باد بوزد اکنون پروفسور میتواند سئوال اصلی را بدین ترتیب مطرح کند : - حال که شما پنجره کوپه را باز کردهاید.... در جریان هوای اطراف قطار اختلال حاصل میشود و لازم است موارد زیر را محاسبه کنید. 1) محاسبه مقاومت جدید هوا در مقابل قطار؟ 2) تغییر اصطکاک بین چرخها و ریل؟ 3) آیا در اثر باز کردن پنجره، سرعت قطار کم میشود و اگر آری، به چه اندازه؟ حسب المعمول دهان دانشجو باز مانده بود و قادر به حل این مسئله نبود و سرافکنده جلسه امتحان را ترک کرد... همین بلا سر بیست دانشجوی بعدی هم آمد که همگی در امتحان شفاهی فیزیک مردود شدند. پروفسور آخرین دانشجو را برای امتحان فرا میخواند و طبق معمول سئوال اولی را میپرسد... - شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار میکنید؟ این دانشجوی خبره میگوید: - من کتم را در میارم پروفسور اضافه میکند: - که هوا بیش از اینها گرمه... دانشجو میگه: - خوب ژاکتم را هم در میارم! استاد: هوای کوپه مثل حمام سونا داغه!!! دانشجو میگه: اصلا ً من لخت مادر زاد میشم... اینبار پروفسور گوشزد میکند که دو آفریقائی نکره و نانجیب در کوپه هستندو منتظرند تا شما لخت بشی تا... دانشجو به آرامی میگوید: - میدانید آقای پروفسور، این دهمین بار است که من در امتحان شفاهی فیزیک شرکت میکنم و اگر قطار مملو از آفریقائیهای ... باشد، من آن پنجره لامصب را باز نمیکنم!

ali بازدید : 5 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

ته آهنگ غمگین گوش میکنم مامانم میگه چته؟ چی شده؟ کی گذاشته رفته؟ چرا تو خودتی؟ آخ بمیری که بچمو اینطوری کردی! آهنگ شاد گوش میکنم میگه خبرمرگش برگشت؟ الان باهاته؟ کیه طرف؟ چه شکلیه؟ دوسش داری؟ چند بار دیدیش؟دیگه زدم تو فاز اذان!! هر چی فکر میکنم این مورچه بالدار چیزی نمیتونه باشه جز حاصل رابطه نامشروع بین پشه و مورچه... واقعا خجالت آوره! این امتحان زندگی، بزرگترین عیبش اینه که : اگر چیزی ام بلد نباشی، تا آخر جلسه باید بشینی .... دوستم میگه: هر شب که اخبار شبانگاهی قیمت سکه رو اعلام میکنه زنم میپره بالا و با خوشحالی دست میزنه بعد لم میده رو مبل و با لبخند نیگام میکنه؟!؟! کسی میدونه چرا؟ رفتم جیگرکی یارو برگشته میگه نونم میخای؟ میگم قبلنا سوال نمیکردی، میذاشتی، میگه نه الان وضعفرق کرده نون جدا، دونه ای 500 تومن!خوب شد بازم کرایه سیخ و ازم نگرفت... بعد 30 سال هنوز نتونستن آب پاشماشین رو یه جوری درست کنن که 5 تا ماشین بغلی و عقبی و جلویی رو آبپاشی نکنه! شیشه پاک کن ماشین رو که میزنی باس از همه اتوبان معذرت خواهی. کنی فراموش نشه که تکنولوژی ما در پراید نهفته است! من یه بار آب پاش رو زدم دیدم صدای دادو هوار میاد. یه موتوری اومد کنارم سه تا پسر بودن بیچاره ها دوش گرفته بودن! گفت آقا حداقل یه حوله بده صورتمونو خشک کنیم... مردی تو یک فروشگاه بزرگ بهیه دختر زیبا میرسه و میگه: خانم، من زنمو اینجا گم کردم ناراحت نمی شید اگه کمی با شما صحبت کنم؟ دختر:چرا؟!! مرد: چون هر بار که با یه زن خوشگل صحبت می کنم زنم یهو پیداش می شه!! آدم حساب کردن بعضیا خیانت بـه عالم بشریته... طرف سحری میخوره میگیره میخوابه تا 6 غروب، اون 2-3 ساعت تا افطارم دراز کشیده چرت میزنه! بعد اومده استاتوس گذاشته احساس نزدیکی به خدا میکنم وقتی روزه دار هستم!! خوب لامصب تو میری تو کما بسکه میخوابی، معلومه که روحت اینقدر تو کائنات ول میچرخه خدا خودش وارد عمل میشه!!! تو پیام بازرگانی نشون میده پیره زنه تنها و خسته نشسته، بعد نوه ش بهش اس ام اس میده، از تنهایی در میاد و خوشحال و خندون میشه. بعد میگه: هیچ کس تنها نیست. " همراه اول " پشت سرش تبلیغ نشون میده یارو تولدشه، همه بهش اس ام اس میدن، ولی داره از تنهایی می پکه! بعد میگه: پیامک ها جای خالی شما راپر نمی کنند. " وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی " آخه چی بگیم؟

ali بازدید : 2 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

اینقدر که قرائتی از قرآن نکته تستی و کنکوری در میاره، مدرسان شریف با اون عظمتش از کتاب درسی نمی تونست در بیاره ...!! (یه صلوات بفرستید:) الان هم و غم زن عموم اینه که نکنه تا ماه رمضون تموم نشده نتونه کل قرآن رو ختم کنه و تمام دغدغه دخترش اینه که چجوری میتونه بازم مرخصی بگیره و بره کیش تا برنزه تر شه وبزرگترین چالش پسر عموم اینه که چجوری از دلستر و مخمر بتونه الکل 14,2 درصد بگیره... عموم هم مشوق همشونه. من اگه یه لباس یا شلوارو یههفته نپوشم، مامانم لامصــب به دستمال یا دستگیره تبدیلش میکنه... مطابق اخبار صدا و سیما انگلیس به شدت در بحران اقتصادی و سوءتغذیه هست. این المپیک رو هم که میبینید، ملکه انگلیس النگوهاش رو فروخت، پولش رو داد...! این آپارتمان نشینیم خیلی عذابه ها!! رفتم زیر دوش دارم آهنگ می خونم، بعد از پنج دقیقه مادرم اومده دمه حموم می گه: دختر همسایه اومد گفت: ما از آهنگای داریوش خوشمون نمیاد، محسن یگانه بخون!!! ما همون نسلی هستیم که وقتی بمیریم هم، باید از اون دنیا به مامانمون زنگ بزنیم بگیم:"رسیدیم"!!!!! میگن تو روز قیامت گوگل به حرف میاد؛ همه جست و جوها و عکسایی که سرچ کردی رو لو میده... در جریان باشید. پسر داییم تو کنکور 100 تا مونده به آخر شده، بعد داییم شیرینی پخشکرده. به داییم میگم چرا خوشحالی حالا؟ گف آخه فک نمیکردم 100 نفر ازاین خنگ تر باشن! مشکلات از جایی شروع شد که به هر کی گفتیم نوکرتیم فکر کرد واقعاً اربابه! همیشه پدرها به پسرشون به عنوان یه فرصت دوباره نگاه می کنن،برای جبران کارایی که خودشون نتونستنبکنن! بنی آدم ابزار یکدیگرند، در اسگل کردن ز هم برترند. چو عضوی به درد اورد روزگار دگر عضوها را خنده و هار هار ...(شاعر معاصر) طرز تهیه کوکو سبزی : گردن خود را مقادیری کج می نمایید... یک نگاه گربه شرک وار به خواهر خود مینگرید و میگویید دلم کوکو سبزی میخواد!یه ساعت بعد حاضر و محیاست! نوش جان یک مرد مجرد برای هضم دلتنگی هاش گریه نمی کنه، میره 2012 PES بازی می کنه! زن واسه هضم دلتنگی هاش گریه نمیکنه؛ خرید میکنه !!! یه قانونی هست که میگه: شما هیچوقت به چیز غیر ضروری احتیاج پیدا نمیکنید، مگر اینکه اونو داده باشین به یه نفر دیگه... خدایا یعنی میشه یه روز یه کیبوردی اختراع بشه که خودش بفهمهکی باید فارسی تایپ کنه کی انگلیسی؟ حروم شد نسلمون از بس به جای گوگل زدیم لخخلمث!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

یکی از مشغله های فکری من تو اینترنت اینه که وقتی یکی جمله “بی خیال باو” رو مینویسه منظورش از“باو” چی هست!؟ ینی چی آخه؟ میخواد بگه بی خیال بابا؟ ینی میخواد محاوره ای بنویسه؟ خواهشن اساتید ادبیات فارسی بیان پاسخگو باشن... یکی از آشناها تلوزیون ال سی دیخریده بود، بهش گفتم مبارک باشه ال سی دیه یا ال ای دی؟ گفت برو بابا ال جیه، الجی! وضعیتی شده که هر کی نیکی میکنه پای لرزش هم می شینه! امروز فهمیدم چرا دیوار چین جزو عجایب هفتگانه ست، آخه تنها محصول چین هست که بیشتر از 3 روز دووم آورده! همت کنید همه فوتبالیست های به درد نخور که میلیادری پول میگیرن، بریزیم تو یه DVD بدیم احسان حدادی پرتش کنه وسط بیابون ... بنده خدا برای اولین بار می خواست خرید اینترنتی بکنه، الان دو روزه کارت اعتباری اش گیر کرده توی سی دی رام! بعضی ها رو در جوب باید شست …تا لجن ها همه خوشحال شوند که کثیف تر از خودشان هم هست!!! ما به جمله همیشه حق با «مشتری» است اعتراض داریم! (امضا: جمعی از سیارات منظومه شمسی ( مامانم اس ام اس زده: ما خونه داییت اینا هستیم بعد از شام میایم! همه چی تو یخچال هست فقطبپر سر کوچه سوسیس و نون و تخم مرغ بگیر، سوسیس تخم مرغ واسه خودت بپز! هی فلانی؛ تو را مـن “تو” کردم، وگرنه کلمه ی “هوی” هم زیادت بود! واسه من “شما شما” نکن... خدایا!!! یا خیلی برگردون عقب یا بزن بره جلو! اینجای فیلم زندگیم خیلی خش داره … زیر آوار آخرین حرفت جا مانده ام.... لعنتی! نمی دانی *خداحافظت * چند ریشتر بود !!! کثیف بودن بعضی آدم ها اذیتمنمیکنه! اما بعضیا خیلی پاکن؛ این که قراره اینا گیره اون کثیفا بیفتن, اعصابم رو خورد میکنه…! بد بیاری مال وقتیه که, بـد بی یاری … !!! من آخرشم نفهمیدم ما مردا ”هممون مثل همیم” یا “یکی از یکی بدتریم”!! مامانم اومده میگه: به نظرت افطارچی بخوریم؟ میگم: سبزی پلو ماهی. میگه پ: گمشو بابا میخوام استانبولی درست کنم!! خب مادر من اینکه میگی “به نظرت” دقیقاً منظورت چیه ؟؟ یکی از سخت ترین کارا تو ایران اینه که وقتی داری از جلوی یه خونه رد میشی که درش بازه، تو رو نگاه نکنی! المپیک تموم شد، دانلود افتتاحیه اش هنوز برا من تموم نشده! هپلبلت مـمالـک چیست؟ عبارتی کهدخترا روز تولد دوستشون به هم اس ام اس میدن یا کامنت میذارن! قاضی: چرا دوست دخترت رو کشتی؟ پسر: اس ام اس 250 کلمه ای واسش فرستادم اون فقط جواب دادok! قاضی: شما تبرئه شدی میتونی بری

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

آخرین اختلاسی که مأمورانسازمان بازرسی کل کشور کشف کرده اند، مربوط به اختلاس 15 میلیارد تومانی در بنیاد شهید است که نشان می دهد اختلاس کنندگان محترم همه ی موارد ایمنی اختلاس را رعایت نمی کنند و متأسفانه گیر می افتند. از آن جا که فن اختلاس در کشور ما از فنون نوپاست؛ لذا باید هر چه بیش تر درباره ی روش های نوین اختلاس اطلاع رسانی شود تا در آینده شاهد کشف اختلاس ها نباشیم. مختلسین محترم باید در هنگامه اختلاس از آغاز تاپایان موارد زیر را مو به مو رعایت کنند: - به هیچ کس اعتماد نکنید و بیش تر از چهار ـ پنج نفر را درگیر نکنید تادرصد لو رفتن تان به حداقل برسد. - از یک جا اختلاس کنید. حرص نزنید که کل پول مملکت را بالا بکشید. با اولین اختلاس خدا را شکر کنید و کار را تمام کنید و ادامه ندهید. - به کم راضی باشید. تجربه ثابتکرده است تا 10 میلیارد تومان برای ادامه ی زندگی شما و آیندگان کافی است. اگر بیش تر از 10 میلیارد بخورید، امکان گیر افتادن تان بیش تر می شود. - از سازمان های بی پول و کوچک اختلاس نکنید. سعی کنید از سازمان های بزرگ و پول دار اختلاس کنید. - اگر شهروند کشور دیگری نیستید، بهتر است از فکر اختلاس بیرون بیایید و نان حلال به خانه ببرید؛ ولی اگر در کشور دیگری حق شهروندی دارید، بلافاصله بعد از اتمام اختلاس، فرار کنید و از زندگی لذت ببرید. - از همان اول بخشی از مبلغ اختلاس رابه نیازمندان اختصاص بدهید تا آن ها هم در این سفره که پهن شده، سهیم باشند. - مثل ندید بدید ها تا یک پولی بهحساب تان آمد، خرجش نکنید و ماشینگران و خانه ی آن چنانی نخرید؛ چون مردم حسود چشم تان می زنند و لو می روید. - هرگز آبدارچی اداره یا سازمان مربوطهرا وارد تیم اختلاس نکنید؛ چون این صنف دهن قرصی ندارند و خواسته و ناخواسته شما را لو می دهند. کارمندان محترم ترابری سازمان ها هم به همین نحو باید از دایره ی تیم شما خارج باشند. - به دلار و یورو اختلاس نکنید؛ چون زیاد بالا و پایین می شوند. تومان ازهمه چیز بهتر است! - همیشه سعی کنید رابطه خویشی با آدم های کله گنده روبه راه کنید تا در روند دادرسی و دادگاه به دردتان بخورد. - بعد از مچ گیری دو قورت و نیم تان باقی باشد و بدون آن که حاضر به عذرخواهی شوید، مدعی شوید قبل ازآن که شما اختلاس گر باشید، کاشفاختلاس هستید. موفق و پیروز باشید!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

شهروند نوجوان: گریه و زاری راه می اندازد و مادرش را صدا می زند! شهروند دهه 70 (مذکر): سر جای قبلی خودش می نشیند. با آرامش آی فون را از جیب شلوار قرمز رنگش در می آورد و آهنگ «نازنین ناز نکن درو رو کسی باز نکن ...» را گوش می دهد! شهروند دهه 70 (مونث): سر جای قبلیخودش می نشیند. با آرامش آی فون را از کیف رنگی رنگی اش در می آورد و اپلیکیشن تبدیل موبایل به آینه را فعال می کند. سپس با کمک آینه مشغول زیباسازی صورت خود می شود! شهروند دهه 60 (مذکر): در فکر این است که آیا پدرش برای تنبیه، در رااز پشت قفل کرده است؟! آیا نامزدش که نیم ساعت دیگر سر چهار راه انقلاب با هم قرار داشتند، رابطه اش را با او به هم می زند؟ آیا گشت ارشاد نامزدش را دستگیر می کند؟! آیا مادرش در مورد بوی بد لباس هایش فکر بدی می کند؟! آیا در این لحظه دارند از او فیلم می گیرند تا علیه اش در دادگاه استفاده کنند؟ آیا زنده خواهد ماند؟! آیا ... در حالی که همینطور به فکرهایش ادامه می دهد، با نگرانی از جیب شلوار جین آبی رنگش، یک سکه در می آورد و با آن به در دستشویی می زند! شهروند دهه 60 (مونث): در فکر این است که آیا پسرهای هم دانشگاهی اش با او شوخی کرده و در را از پشتقفل کرده اند؟ اگر خواستگارش این موضوع را بفهمد؟! اگر تا شب اینجا بماند و در خوابگاه بسته شود؟! اگر بهخانواده اش در شهرستان اطلاع بدهند؟! اگر پدرش دیگر اجازه ادامه تحصیل به او ندهد؟! اگر او را مجبور کنند تا باپسر مش قاسم ازدواج کند؟! اگر از پسر مش قاسم بچه دار شود؟! اگر مجبور باشد تمام عمرش را خانه داری کند؟! اگر ... در حالی که برای سرنوشت شوم خودش گریه می کند از داخل کوله لپ تاپش یک آینه در می آورد و ریمل های ریخته شده روی صورتش را پاک می کند! شهروند دهه 50 (مذکر): یاد جوانی های خود می افتد که چقدر پر زور بود و میتوانست در دستشویی را از جا بکند! از جیب شلوار پارچه ای خاکستری رنگش، یک ماژیک در می آورد و روی در دستشویی یادگاری و شعر می نویسد! شهروند دهه 50 (مونث): به خودش تلقین می کند که برای رسیدن به آرمان های برابری حقوق زنان با مردان، باید این شرایط سخت را تحمل کند. در همین حال سعی می کند تصویر خودش را در کاشی سفید دستشویی ببیند و جوش سه روز مانده رویصورتش را منهدم کند! شهروند زندانی: سعی می کند با یک قاشق چایخوری دیوار دستشویی را خرابکند تا بتواند از مسیر فاضلاب فرار کند!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

یه شب آنجلینا جولی اومد بـه خوابم، از اون شب بهبعد خوابم فیلتر شده !!! - فقط از اون روزی میترسم که یه نفردر خونمونو بزنه و بگه من و تو 13 تا دوست مشترک توی فیسبوک داریم. می تونم بیام تو!؟ - حاضرم قسم بخورم حضرت نوح خیلی بیشتر از 1 جفت خر سوار کشتیش کرد...!!!! والا!!! - چند روز گذشت از ماه رمضون هنوز کسی افطار دعوتمون نکرده که هیچ، کسی هم در این خونه رو نزد یه آش کشکی شله زردی اصن هیچی. ملت دین و ایمونشون سست شده... - چه تو حرم امام حسین بمبگذاری بشه، چه تو یه دیسکو تو ارمنستان، تعدادی از کشته شده ها ایرانی هستن! مملکته داریم؟!!! - ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﺩﺧﺘﺮ ﻳﻜﻲ اﺯ اﻗﻮاﻡ ﺑﺮاﻱ ﺧﻮاﻫﺮﻡ: ﻗﺪﺵ اﻧﺪاﺯﻩ ﺧﻮﺩﺗﻪ، ﻫﻴﻜﻠﺸﻢ ﺷﺒﻴﻪ ﺧﻮﺩﺗﻪ... ﻭﻟﻲ ﺧﻮﺷﮕﻠﻪ!!! ﺧﺐ ﻣﺎﺩﺭجان ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺷﺪ ﺑﭽﻪ!!! - تفاوت کامنت دختر و پسرا: کامنت دخترا در زیر عکس همدیگه: دختر اول:وااااااییی عسیسم تو چرا اینقد نازی هان؟؟ جواب صاحب عکس: نه ملوسک تو کهجیگلتلی عسلی!!! دختر دوم: اووووووخییییییی دوست جونم چقد خوجگل موچگله!!! جواب صاحب عکس: ملسی دوست جونام، ولی کی به کی میگه ناز، والله!!! دختر سوم: عسیسم من موندم تو چرا بازیگر نمیشی، به جون خودت اگه بشی کسی دیگه به مهناز افشار پیشنهاد کار نمیده!!!! جواب صاحب عکس: اااااه خدا جونم، دردسری داریمااا، چشم به بازیگری هم فکر میکنم!!! کامنت پسرها زیر عکس همدیگه بدینشرح است: کامنت اولی: این عکس خوراکه در قندونه، بزنی در قندون دیگه هیچ جبنده ای قند بر نمیداره جواب صاحب عکس: رییییدی!!!! - دختره عکس هیلارى داف رو واسه پروفایلش گذاشته بعد پسره زیر عکسش کامنت گذاشته _ چقدر خوشگلى خانوم خانوما بعد دختره جواب داد : میسى عزیزم ولى اینجا زیاد خوب نیفتادم!!! سرمو به چى بکوبم آخه؟؟؟

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

- گوشیمو گم کردم, هیچ شماره ای هم تو سیم کارتم سیو نداشتم، گوشی جدید گرفتم و سیم کارتمم سوزوندم دوباره گرفتم, دیدم 4 تا اس ام اس برام اومد از شماره غریب! " سلام, چطوری عجقم؟ خوج میگذره؟" هی با خودم فک کردم کدوم شماره دلارام بود؟ کدوم نیوشا؟ کدوم ستاره؟ کدوم مهشید؟ کدوم یلدا؟ گفتم فایده نداره, سوتی میدم به فنا میرم, بذا دلارام که از همه بهتر بود و نگه دارم بقیشون بی خیال دوباره بعدا پیدا می کنم! به همشون زدم: "سلام دلارام جونم, تو خوبی نفسم؟ دلم برات تنگ شده جوجوی من"! دیدم همه شاکی جواب دادن دلارام کدوم خریه کثافت, اسممم یادت رفته, برو گمشو... گفتم: ای بخشکی شانس , یعنی یه دونشونم دلارام نبود؟ یهو دیدم یه اس ام اس اومد: "خیلی بی معرفتی, همش من باید ازت سراغ بگیرم؟ تو یه بار نباید بپرسی دلارام مرده یا زنده؟ دیگه نمی خوام ریختتو ببینم, گوشیمم از همین الان خاموش می کنم, کثافت بی معرفت"!!! - پسر دائیم عشق بریتنی ... اومده یه پیج زده به اسم britney spears original page، بعد توشم فارسی تایپ میکنه! یه دختر جو گیر اومده کلیتشکر و قدر دانی کرده از اینکه خانوم بریتنی ممنون که به خاطر ما فارسی رو یاد گرفتین و این پیجو زدین و... من فقط درخواست حمله اتمی از سوی آمریکا رو دارم!!! - زن به محض ورود شوهرش به طرف او رفت و گفت: عزیزم نمیدونی واسه جشن تولدت چی خریدم!!! مرد تشکر کرد و گفت: حالا بگو ببینم چی خریدی؟ زن گفت: صبر کن برم بپوشم و بیام!!!!! - خدایـا: دمت گرم که بعد از گرونی دلار و تحریم، هنوز با 5٠ تومان صدقه ٧0 نوع بلا رو دفع میکنی، خوشحالم که تحریم بر تو اثـر نذاشته! موفق باشی عزیـزم. - یه مرغ دارم روزی دو تا تخم میذاره . . . . . . معاوضه با زمین یا مغازه! - دختره استاتوس گذاشته: انقدر بدم میاد از پسرهایی که میان فیسبوک برا علافی!!! انگار خودش داره گوشه پروفایلش اورانیم غنی می کنه...!!! - چند روز پیش داشتم برنامه زلال احکام رو نگاه می کردم. یه خانمی تماس گرفته میپرسه: وقتی تلویزیون بعد از اذان, نماز جماعت نشان می دهد؛ برای کسب فیض میتوان به امام جماعت داخل تلوزیون اقتدا کرد و نماز رو پشت تلوزیون خواند...؟؟؟ والا خود حاج آقا هم خندش گرفته بود... همچنین ایمان قویی داریم ما!!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

ا!!! - تو اتوبوس بودیم، یه دونه از این زنچادریا که فقط دماغشون معلومه به یهدختره گفت: دختر خانوم موهات معلومه... این چه وضیعیه؟ دختره هم برگشت گفت: موی من هم مثل زبون شما سر جاش بند نمیشه!!! - گفت و گوی کاملا" جدی بین من و خواهرم: خواهرم: مربی تئاترمون قبلا" دستش تومور داشته..ک من: تومور مغزی؟ خواهرم: نمی دونم... اونشو نگفت!!! (اصن یه وضی) - دختره برداشته یه من دور چشمش رو دو لایه ضخیم سایه و ریمل کشیده، بعد فقط از چشماش عکس گرفته گذاشته واسه پروفایلش، بعد پسره میاد زیرش کامنت میزاره: عزیزم چشمات اینجوری طبیعی خیلی زیباست... بوس بوس... ینی خاک بر سرت مرتیکه ی بوق ... عقلت توحلقت... - نهایت برنامه ریزی و دوراندیشی ایکه والدین عزیز در دهه شصت واسه آینده بچه هاشون داشتن این بوده که: چه جوری بچه شون نیمه ی اول سال بهدنیا بیاد، اول مهر هفت سالگیش بتونه بره مدرسه؛ یه وقت عمرش به بطالت نگذره!!! - مامان بزرگ دخترخاله م اومده خونمون, رفته دستشویی, وقتی اومده بیرون, برگشته به من میگه: مادر جان چه توالت دلبازی, سفید بخت بشی الهی!!! - یه روز سوار تاکسی بودم داشتم میرفتم سر کار کنار دستم یه زنه نشسته بود یه بچه 4-5 ساله هم تو بغلش بود! تمام مسیر این بچه عرعر میکرد و داد میزد میگفت ساندیس میخوام! راننده تاکسی هم اومد آرومش کنه گفت: پسرم گریه نکن، الان پیاده میشید مامانت برات میخره! بچه هم نه گذاشت نه برداشت به راننده گفت: تو دیگه گ...ه نخور!!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

ور!!! - یه شب همه فامیل دور هم جمع بودیم. یهو دیدم زنگ میزنن. رفتم در و باز کردم دیدم پسر خالمه. تایلند بود یه راس از فرودگاه اومده خونه ما. خانومشم خونه ما بود. خلاصه اومد نشست و یه چایی چیزی خورد یهو بلند به خانومش گفت: عزیزم، هیشکی مثل تو نمیشه!!! یهو دیدم مث اینکه اتم زده باشن جمع از هم پاشید و هرکی رفت یه طرف!! سوتی نبود که، تیر آهن ول کرد لامصب... یه مین خودمو گذاشتم جای زنش و این فکر اومد تو سرم که: از فحش بدتر اینه که شوهرت از تایلند برگرده بگه: عزیزم هیشکی مثل تو نمیشه!!! - تو بهشت داری مخ میزنی, گشت ارشاد میزنه پشتت میگه: اونورخیابونیه که بهتر بود خاک بر سرت, بیا اینشماره اونه من برات زدم، اینو ول کن!!! - خواهرم آمادگی میرفت منم سوم دبستان بودم یه بار بهش گفتم توبچه سره راهی هستی ما تو رو از کنار مسجد پیدا کردیم! هر چی اصرار میکردممیگفت نه تو دروغ میگی. 2 سال بعدش یه بار مامانم دعواش کرد اونم زدزیره گریه گفت: آرهههههه من خودم میدونم. مامانم: چی رو میدونی؟ من که 2 زاریم افتاده بود هی چشم و ابرو میومدم که نگووووو. خواهرم: من خودم میدونم منو از کنار مسجد پیدا کردین. مامانم: کیییییییییی گفته؟ و این چنین بود که من رسوا شدم! مامانم: غلط کردههههههههه خودشو از تو جوب پیداکردیم!!!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

آقا ما تف، شما آبشار نیاگارا ... ما بدبخت حقیر، شما کوروش کبیر... ما واشر، شما ارباب حلقه ها ما طرح مسکن مهر، شما برج العربی ما مینیمم نسبی، شما ماکسیمم مطلق ما مداح، شما دی جی! آقا اصن ما قیژقیژ دیال آپ، شما امواج وایرلس آقا ما پراید، شما پرادو آقا ما باد بزن دستی، شما کولر گازی نانو آقا ما امشب، شما هزار و یک شب! آقا ما پت و مت، شما ایکیو سان آقا ما بخیه، شما چفیه آقا ما شب تار، شما صبح امید! آقا ما ورزش از نگاه دو، شما برنامه نود! آقا ما فـــ ، شما فرحزاد ! آقا ما بتمرگ، شما بفرما! آقا ما هی آره، شما هی نه ... آقا ما شورش قبیله ای، شما گفتگویتمدن ها آقا ما لکنت زبون، شما سخنگوی دولت ! آقا ما پوچ، شما گل ! آقا ما بنال بینیم با ...، شما خواهش می کنم بفرمایید. آقا ما چی کوفت می کنی ...، شما چی میل داری عزیزم؟! آقا ما فلافل ، شما مدیر عامل پخش فراورده های گوشتی. آقا ما مخـمون تاب داره، شما حیـاط ویلاتون! آقا ما افتاده، شما پاس کرده آقا ما کولر آبی، شما کولر گازی ال جی آقا ما برف، شما بهمن آقا ما چاکریم، شما نایس تو میت یو آقا ما کوله پشتی، شما کوله باری از تجربه آقا ما "صرفا جهت اطلاع و فاقد هرگونهارزش"، شما "کپی برابر اصل- ثبت با سند برابر است" آقا ما بله قربان- بله قربان ...، شما سلطان آقا ما علوم اول راهنمایی، شما فیزیک انتگرال آقا ما تقویم جیبی، شما موسسه ژئو فیزیک! آقا ما سه کله پوک، شما سه تفنگدار آقا ما کته، شما بیف استروگانف آقا ما جرز لای دیوار، شما پتروس فداکار آقا ما فلافل، شما هات رویال برگر با پنیر و قارچ آقا ما بن کارگری، شما بن تخفیف دیزنی لند آقا ما سوختگی درجه 2، شما برنزه شکلاتی آقا ما آب حوض، شما شیر موز آقا ما عشق و عاشقى، شما عقل و منطق ... آقا ما یه نقطه توی فضا، شما مبدا مختصات شما ماهیچه، ما اشکنه آقا ما سیمبیان، شما آندروید آقا ما Nokia 1100، شما Vertu آقا ما آپارات، شما یوتیوب آقا ما کلوب، شما فیسبوک آقا ما جرقه، شما بیگ بنگ آقا ما سحابی، شما کهکشان آقا ما آهن ربا، شما سیاهچاله آقا ما متر، شما سال نوری آقا ما سفیر امید، شما اتلانتیس آقا ما منجم آماتور، شما اختر فیزیک دان آقا ما تلویزیون کمدی، شما سه بعدی آقا ما مارمولک، شما تمساح آقا ما CD، شما بلو ری آقا ما چرتکه، شما الجبرا

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

- تو هواپيما نشستم دارم دعا مي خونم بغل دستيم مي گه دعامي کني سالم برسي؟ پــ نــ پـــ دوست دارم صحنه سقوط هواپيما رو از نزديکببينم دعا مي کنم سقوط کنيم - از بالا در دارم ميام تو خونه بابام از راه رسيد ميگه باز تو کليد يادت رفت؟ پــ نــ پـــ دارم آمادگي جسمانيمو تست ميکنم امشب ميخوايم بريم سرقت!!! - يکي‌ زنگ زده ميگه شما فرشادين ميگم نه ميگه پس اشتباه گرفتم؟ پــ نــ پـــ منفرشادم صداي تورو شنيدم الزايمرگرفتم يادم نيست !!! - زنه شيکمش اومده جلو ، رفيق ما ميپرسه اين حامله س؟؟پــ نــ پـــ اين زن آقا گرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش - حسيني باي دست پسره روگرفته ميگه با ياد چي ميري کنکور بدي؟پسره ميگه با ياد خدا.....پــ نــ پـــ بگه به ياد دوست دخترم ميرم سر جلسه - صبح رفتم کنکور بدم .مراقبميگه تو هم اومدي کنکور بدي؟ پــــ نه پـــــــ اومدم اينجا برم دسشويي زنگ زدم 115، ميگه آمبولانس ميخواين قربان؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ يه پليس 110 ميخوام,بقيش هم آدامس بدين! به مامانم ميگم من ميرم کارواش، ميگه ماشينم ميبري؟ ميگم پَـــ نَ پَــــ دارم ميرم اونجا دوش بگيرم رفتم دکتر ميگم:دو روزه بدنم خيلي درد ميکنه! بعد از 10 دقيقه معاينه ميگه: ميخواي واست دارو بنويسم؟! پـَـَـ نَ پـَـَــــ ميخواي و

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (1)

زنگ زدم ميگم مامان بيا منو گرفتن... ميگه خاک تو سرم, گشت ارشاد؟ ميگم پـَــــــ نَ پـَــــ مرکز نخبگان ايران حدود ? صبح بود رفتم سر يخچال تنگه آب رو برداشتم آب بخورم، دوستم بلند شده ميگه مي‌خواي آب بخوري ؟ گفتم پـَـَـ نَ پـَـَــــ ،توخواب يادم افتاد به گلا آب ندادم مي‌خوام بهشون آب بدم سوار تاکسيم ميگم آقا نگه داريد ميگه پياده ميشي؟ پـَـَــــ نــه پـَـَــــــ ميخوامباد لاستيکا رو چک کنم...!! با گل رفتم بيمارستان نگهبان ميگه گل براي مريضتون آوردين گفتم پ نه پ اومدم خواستگاري تو با اين سيبيلات... کامپيوترم يه ويروس گرفته بود رفتم کلي پول آنتي ويروس اورجينال دادم بعد سه ساعت اسکن ويروسه رو پيدا کرده پيغام داده: آيا مطمئن هستيد که مي خواهيد اين ويروس را حذف کنيد؟پـَـَـ نــه پـَـَــــ مي خوام ازش نگهداري کنم بزرگ بشهبشه عصاي دستم داشتم تلويزيون ميديدم بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعدش به من ميگه داشتي ميديدي؟؟؟!!! پَـــ نَ پَـــ داشتم گرمش ميکردم تا شما بياي ببيني!!!!! به استاد ميگم لطفا كمكم كنيد دارم مشروط ميشم ميگه نمره ميخواي گفتم پَـــــ نَ پَــــــ... نظر شما رو در مورد مقدار و جنس خاكي كه بايد بريزم تو سرم ميخوام

ali بازدید : 3 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

*اعتراف می کنم وقتی کهبچه بودم با پسرخالم از توی حیاط خاک رو برمی داشتیم الک می کردیم آب می زدیم که گل درست شه، بعد تو قوطی های کبریت می ریختیم و می ذاشتیم خشک بشه و مثلا مهر درست شه. بعد می فروختیم و همه هم می خریدن. با پولش بستنی می خریدیم.حالا می فهمم که بخاطر دل خوشیمونمی خریدن. *اعتراف می کنم که یه روز می خواستمبرم بانک ملی، بجاش رفتم بانک ملت. آخه کنار هم بودن و حال گیریش اینجا بود که بعد از 1:30 که نوبتم شد فهمیدم اشتباه اومدم. *اعتراف می کنم یه بار اتو کشیدن موهام یک ساعت طول کشید، چون موهام بلند بودن، بعد از کلی کیف کردن و احساس رضایت، نگاه کردم دیدماتوی مو خاموشه! *اعتراف می کنم اول دبستان که بودم شلوارم رو خیس کردم و چون رنگ روشن داشت خیلی تابلو بود که چی کار کردم. رفتم توی دستشویی اینقدر ایستادم تا شلوارم خشک بشه بعد اومدم بیرون. دو ساعت توی دستشویی بودم داشتم شلوارم رو فوتمی کردم! *اعتراف می کنم تموم سال های بچگی فکر می کردم مامان بابام منو توی حرم امام رضا پیدا کردن چون اولینعکسی که از خودم دارم بغل مامانم جلو حرمه! *اعتراف می کنم وقتی کوچیک بودم از مامانم پرسیدم هواپیماهای جنگی چه جور ساختمان ها رو خراب می کنن. مامانم که اعصابش خرد بود گفت خودشون رو به ساختمان ها می کوبن. من تا 14 سالگی همین فکر رو می کردم. *اعتراف می کنم اول راهنمایی که بودم تک خوان گروه سرود مدرسه بودم.یک بار قرار بود به خاطر مناسبتی جلوی مسئولان استان سرود بخونیم. سرود حماسی بود و 8 بیتش با من بود. نوبت من که شد شروع کردم به خوندن. من خوندم ولی نمی دونم چرا وقتی تموم کردم، آهنگ اضافه اومد. یکی دیگه که قرار بود بعتد از من هوهو کنه بیچاره موند چی کار کنه و خودتون بقیه اش رو حدس بزنید که چی شد... *اعتراف می کنم یه بار از مسیری پیاده داشتم می رفتم خونه دوستم، رسیدم سر کوچشون دیدم ورود ممنوعه. رفتم از یهچهارراه بالاتر دور زدم از سر کوچشون وارد شدم! *اعتراف می کنم یه بار سر کلاس خوابم برده بود استاد می خواست از کلاس بیرونم کنه. 3 دفعه گفت برو بیرون! گفتم: چشم الان می رم (اما هر کاری می کردم نمی شد!) دفعه آخر کهداد زد گفت: پس چرا نمیری؟ منم داد زدم گفتم: بابا! پام خواب رفته!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

فته! *اعتراف می کنم وقتی که بچه بودم بدون اجازه مامان و بابا تلویزیون رو روشن کردم، چند دقیقه قبل از اومدنشون برای این که متوجه نشن یک پارچ آبروی تلویزیون ریختم تا زودتر خنک بشه. *اعتراف می کنم نزدیکای صبح بود که تلفن زنگ زد. من خواب بودم و داشتم خواب تعقیب و گریز و پرتگاه و... می دیدم. همسرم پا شد رفت تلفن رو جواب بده. من هم که از خواب پریده بودم و طبق معمول هنوز لود نشده بودم، فکر کردم همسرم داره می ره بهسمت خطر (مثلا پرتگاه و اینا!). از جامپریدم و با سرعت تمام دویدم دنبالش. رسیدم بین در دو تا اتاق. با همون سرعت خواستم دور بزنم برم تو اون یکی اتاق که یه دفعه لیز خوردم و تق! محکم خوردم زمین. فوری بلند شدم با همون سرعت دویدم سمت تخت و گرفتم خوابیدم. حالا همسرم که گوشی تلفن دستش، نمی دونست بترسه، بخنده، چی کار کنه!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

رفتم تو کوه داد زدم .. یعنی از من خوشگل ترم هست !؟ صدا اومد هست هست هست … هیچی دیگهبرگشتم خونه! * به منشی شرکتمون میگم: برو توپروگرام فایل... میگه: کامپیوترو روشن کنم؟ گفتم: نه, چند تا سوراخ پشت کیس گذاشتن، از اونجا سعی کن به حول و قوه الهی وارد بشی... * یه سوالی هست مدت هاست ذهن منومشغول کرده ... من میخوام ببینم اونی که داشت زبان فارسی رو اختراع میکرد... اون روز اول … چی شد که تصمیم گرفت قورباغه ق اولش «ق» باشه غ دومش«غ» ؟ * خدایا این همه چاله انداختی توی زندگی ما، خب یه دونشو مینداختی رو لوپمون! * بخاطر میخی نعلی افتاد... بخاطر نعلی اسبی افتاد... بخاطر اسبی سواری افتاد... بخاطر سواری جنگی شکست خورد... بخاطر شکستی مملکتی نابود شد! ... و همه اینها بخاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود…!!! * تو کز محنت دیگران بی غمی ... لذت زندگی رو تو داری میبری واقعا! * معلوم نیست این درس عبرت چند واحدهلامصب! تموم نمیشه… * عزیزم علاوه براینکه جات خالی نیست... سر اینکه کی جات بیاد دعواست! * اگر دنیا برعکس بود آدما عاشق نمی شدند ...! « عاشقا آدم می شدند » * همه حرووف الفبای انگلیسی رو اینطوری یاد گرفتن یا فقط من اینطوری ام؟ A B C D E F G H I J K elemeno P Q R S T U V W X Y Z * تو خارج حتی گداهاشونم خارجی حرف میزنن ... «ما کجائیم و اونا کجا….» * مامان و بابام نشسته بودن داشتن چایی میخوردن... به مامانم گفتم: خوب حال میکنیدا پسر به این ماهی دارید؟! چند لحظه سکوت کردن و بهم خیره شدن... بابام یه آخی کشید و با افسوس به مامانم گفت: چاییتو بخور… * یه وقتایی یه کسایی رو تو زندگیمون راه میدیم... که ننه باباشون تو خونه به زور راشونمیدادن…. * اون گوشه از قلبم که مال هیچکس نیست: بیست تومن پیش، ماهیانه چهارصد و پنجاه هزار تومن اجاره!! * یه دسته هستن که عین کلاغ منتظرن تلفنت تموم بشه تا سریع بپرسن کی بود؟ اینا قابل تحمل... اما اون دسته ای که وسط مکالمه ات هی می پرسن کیه کیه رو باید حلق آویز کرد! * از تفریحات سالم ما دهه شصتی ها: بگو دوچرخه ………. سیبیل بابات میچرخه بگو فرانسه …….... بابات قد آدامسه بگو خاک انداز ……. خودتو جلو بی انداز بگو متکا ……..…… بخور از این کتک ها بگو چاقو …………. برو بچه دماغو بگو اشرف ...…….. دلم برات غش رفت.

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

* رفتم اصلاح کامل... گفت : 3 تومن. یه بار گفتم قسمتای جلو موهامو دستنزن... گفت : 3 تومن یه بار دیگه گفتم فقط موهای رو گوشم رو کوتاه کن... گفت : 3 تومن هوس کردم برم یه نصف تیغ ازش بخرم، ببینم قیمت چنده؟ * یارو سوال پرسیده: اگه 24 ساعت گناه آزاد باشه چه گناهی میکنین؟ جوابای ملت کلن شخصیت منو برد زیرسوال چون همش فعالیتای روزمره ی منه!! * اگه قراره با دمپایی ابری خیس تودهن کسی زده بشه اون کسی نباید باشه جز پسری که با صدای بچگونه حرف میزنه...! * اینقدر بدم میاد از اینایی که باهاشون چت میکنی، وقتی چت تموممیشه میخوان برن بخوابن میگن: خب دیگه شب بخیر، زرت یهو آف میشن!! آیا نباید صبر کرد تا جواب شب بخیر را شنید!؟ آیا طرف مقابل ساقه ی کرفس است!؟ * یه سری ها هستن که نگرانشون میشی پرس و جو میکنی حالشونو میپرسی… فکر میکنن خبریه و جواب نمیدن… این یه سری بدونن همیشه اینجوری نمیمونه….! * در عجبم اون زمونا با یه فلاپی که 1/44 مگابایت بیشتر حجم نداشت، چی رو جا به جا میکردیم دقیقا؟! * فارسی: دوست دارم... انگلیسی: آیلاو یو... فرانسه: ژ تم... اسپانیول: تهآم... ایتالیایی: تی آم... آلمانی: ایش لیبه دیش... دخترونه: بولولو مولی گوجی بوچ بوچ! * این حرف بزرگمهر که می گفت: “سحرخیز باش تا کامروا شوی” رو زیاد جدی نگیر! دور و بر ما، سحر خیز ها یا کله پز شدند یا نانوا ! * دست خط دکتر ! چیزی که تو می بینی: ∮₪₩₮£... چیزی که داروخانه می خونه : آسپیرین 500 میلی گرم! * خدایا مارو بکش، بچه های مارو بکش، اقوام مارو بکش، پدر و مادر مارو بکش... خدایا اصلا هر چی مار تو دنیاست بکش ! * چند تا مورد هست میگم قشنگ با حس بهش فکر کنین: 1 - کشیدن دندون رو چوب بستنی 2 - ناخون کشیدن رو موزایک 3 - جویدن کاموا 4 - کشیدن ناخون رو تخته سیاه 5 - کشیده شدن سفت بیل رو آسفالت زیر ماسه 6 - کشیدن سکه رو مزاییک 7- کشیدن دو تا یونولیت به هم 8- کشیدن چنگال رو فلز 9- کشیدن دندون ها بهم 10- کشیدن ناخن رو دیوار هرچی فحش هم بدی خودتی!

ali بازدید : 3 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

! * اون دخترایی که وقتی یه روز نمیبینیشون اعصاب واست نمیمونه ! اون دخترایی که شب پشت تلفن دوتایی خوابتون میبره! اون دخترایی که باهاشون میری شمال و دیگه دلت نمیخواد برگردی! اونایی که بهت زنگ میزنن قند تو دلت آب میشه! همونایی که وقتی کنارت نشستن بهت اس ام اس میدن دوست دارم ! اونایی که قربون صدقه می رن دلت ضعف می ره ! همونایی که وقتی از دور می بیننت قند تو دلشون آب می شه و یه لبخند میاد گوشه لبشون ! ... این دخترا اصلا به دنیا نیومدن تا حالا و هیچ گونه ای از این آدما مشاهده نشده که بخواد منقرض هم شده باشه...گفتم که در جریان باشید داداشای گلم! * امروز گوشی عمو رو بدون این که بفهمه برداشتم و اسمم رو از “اسم خودم” به ” 20009022 ” تغییر دادم. بعد با گوشی خودم این پیامک رو براش فرستادم: ” مشترک گرامی، شما در قرعه کشی همراه اول به مناسبت عید سعید فطر،برنده یک دستگاه خودروی mazda 3 شده اید. ضمن عرض تبریک لطفا جهتدریافت جایزه عدد (یه عدد ده رقمی) را به همین شماره بفرستید. هیچکس تنها نیست. همراه اول ” بنده خدا از ظهر تا حالا بالای بیستبار اون کد(عدد ده رقمی) رو داره برام میفرسته و من هر دفعه بهش جواب میدم:” مشترک گرامی کد ارسالی شما صحیح نمیباشد. لطفا مجددا ارسال فرمائید” الان اسمس داده: برو گمشو همراه اول منم اسمس دادم: مشترک گرامی حالا کهفحش میدهید مزدا که سهل است دسته بیل هم بهتون نمیدیم!!

ali بازدید : 5 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

دوست دختر طرف 300 کیلو آرایش کرده... میگه ببین من چه دافی ام ... طرف میگه صورتتو بشور لااقل ببینمت!!! * یه خانومی تو فامیلمون هست خدای سوتیه. یه روز تو ماشین بودیم یه دفعه گفت: بچه ها نگاه اون ماشین سبزه …. ما: کدوم؟ کدوم؟… - همون سبز پروفسوریه!!! دیگه اینقدر خندیدیم که نفسمون بند اومده بود! * فیزیک خیلی آسونتر میشد، اگه به جای سیب، خود درخت رو نیوتن افتاده بود. * عکاس سر کلاس درس اومده بود تااز بچه هاى کلاس عکس یادگارى بگیره... معلم هم داشت همه بچه ها رو تشویق می کرد که دور هم جمع شن... معلم گفت: ببینید چقدر قشنگه که سال ها بعد وقتى همه تون بزرگ شدید به این عکسا نگاه کنید و بگید:این مریمه، الان دکتره. یا اون ساراس، الان وکیله... یکى از بچه ها از ته کلاس گفت: این هم خانم معلمه، الان مرده ...!! * رو اعصاب تر از مهمونی که شب می مونه، مهمونیه که شب مونده و صبح زودتر از همه بیدار می شه جاشو جم می کنه و عین منگولا میشینه یه گوشه منتظر بقیه! * دیشب ساعته 3 نصفه شب دختر خالمبعده یه سال اس داده… دختر خالم: سلام، میدونی جریان چیه؟؟ من: سلام، نه بگو بینم چیه نصفه شبی؟ دختر خالم: به مقدار الکترسیته ای که ازیک رسانا عبور میکند جریان میگویند!!! * یه بار تو یه جمعی بودم مامانم زنگ زد گفت: یه سوالی ازت می پرسم اونجا تابلو نکن! فقط با آره یا نه جواب منو بده! باشه؟ گفتم: باشه. گفت: اوضاع اونجا چه جوریه؟!!!!!!!!! * دقت کردین تو ترافیک سنگین، ماشین های پر داف، یا جلوتر از ماشین ماست یا عقبتر ! کنارمون همیشه یه اصغر سیبیله که داره با دماغش ور میره! تووووووف به این شانسسسسسس * آمارمطالعه در ایران: کتاب خونها: 20 % کتاب نخونها: 5 % اونایی که ادا کتاب خونارو در میارن: 75% اونایی که اینو خوندن خودشونو تو 20% میبینن: 100% * شناگر ایران بین هشت نفر شیشم شده !! بعد مربی شنای ایران میگه فراتر از حد انتظار ما ظاهر شده!! لامصب انتظار داشته یارو غرق شه؟!!

ali بازدید : 5 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

شنفتین میگن: دیگ به دیگمیگه روت سیاه؟ پسر عموم چهار ساله شه. رو همچهل سانت قد نداره ها اومده به من میگه سفید برفی چطوره؟ میگم یعنی چی؟ میگه اخه تو کوتوله هشتمی خاک تو سرت. نه شما بگید فک و فامیله داریم؟؟ * یکی از عاشقانه ترین صدا ها در دوران جاهلیت صدای کانکت شدن مودم به اینترنت بود... یادش بخیر. * ما دهـه شصتیا همیشه فک میکردیم دهه هفتادیا رو مخن!! جا داره اینجا بخاطراین قضاوت عجولانه معذرت خواهی کنیم: هنوز دهه هشتادیا رو ندیده بودیم. * پسر همسایه بغلیمون چند روزی بودهمش زیر چشمی نگا می کرد انگار یه چیزی می خواست بگه! بعد چند روز اومده جلو میگه ببخشیدا چند روز هی یه چیزی می خوام بگم روم نمیشه! شما کتاب فیزیک هالیدی دارین؟ اگه دارین نرم بیخود بخرم! ... آخه پسر همسایس ما داریم؟ * دلداری غضنفر به پسرش موقع آمپولزدن: هرچی کمتر بهش بیشتر فکر کنی، بیشتر دردش کمتر میشه...! * من نمیفهمم این دختر پسرایی که توی فیسبوک ریلیشن شیپ میزنن، چرا تا دعواشون میشه سریع میان میزنن سینگل!! والا یه ذره صبوریم خوب چیزیه! منم با مامانو بابام دعوام میشه ولی هیچوقت نمیام بزنم: سر راهی...! * دختر: عزیزم من کیف پولم رو توی خونه جا گذاشتم، الان هم 50 هزار تومن نیاز دارم، فوریه، بهم قرض میدی؟ پسر: بیا این 3 هزار تومن رو بگیر برو خونه و کیفت رو بیار. * خانومه تلفن زده به بابام که ما یهدستگاهی میفروشیم که قیمت قبض برق رو تا سی درصد کاهش میده. بابام بهش گفت ممنون، پسرم کنتور رو دستکاری کرده قبضمون صد درصد کاهش داشته اگه خواستید نصف قیمتواسه شما حساب میکنیم... واقعا فک و فامیل صادقه ما داریم! * اومدن خونمون عید دیدنی یکی از بچه هاشون نیومده بود، بقیه عیدی گرفتن،فردا اومدن در خونه، داخل نیومدن، بچهه که نیومده بود و فرستادن بالا، گفتعیدتون مبارک، کاری ندارید؟ ما هم حق لوتی رو تقدیم کردیم و رفت... ای خدا فامیله داریم؟ * تا حالا دقت کردین وقتی موبایل نو میخری هی از دستت میوفته ولی بعد ازچند وقت دیگه نمیوفته! * یه مینی بوس آدم از شهرستان میان. تو یه خونه 50 متری میخوان 3 هفته بمونن. اونوقت ما مجبوریم بریم خونه دوستامون بمونیم... فک و فامیله ما داریم؟ * یه خره با حسرت به اسب نگاه می کنه، می گه اى کاش تحصیلاتم رو ادامه می دادم!!!

ali بازدید : 4 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

د - داريم 10 نفري بازي شبکه اي ميکنيم اومده ميگه جدي حالميده؟ ميگم پــ نه پــ اسکوليم! عذاب داره اما ميخوايم تهذيب نفس کنيم! - رفتم آزمايش ادرار. يارو ميگهادراره؟ ميگم: پـــ نه پـــــ سکنجبين برو کاهو بيار بزنيم توش بخوريم! - تو صف پمپ گاز منتظرم تا نوبتم بشه، يارو زده به شيشه ميگه آقا شما هم مي خواي گاز بزني؟ پـــ نه پـــ من مي خوام ليس بزنم... - رفتيم غار عليصدر. به رفيقم خفاش نشون دادم. ميگه واي خفاشه! پــ نه پـــ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اينجا سکونت دارن فعلا!!! - تو دستشويي به خواهرم ميگم آفتابه رو ميدي؟ ميگه ميخواي خودتو بشوري؟ پ نه پ ميخوام آبش کنم بذارم تو يخچال. - به يارو راننده ميگم: آقا اگهميشه يکم سريعتر. الان هواپيما ميپره... ميگه: بسلامتي مسافرين؟ ... پــ نه پـــ... فندک هواپيماديشب دستم جامونده، ميرم بدم به رانندش! - رفتم بالاي برج ميخواستم خودمو بندازم پايين يارو ميگهميخواي خودکشي کني؟ ميگم پــــ نه پــــــ اومدم ببينم سرعت صفر تا صدم از اين بالا تا پايين چقدر ميشه، بجاي پروژه بدم دانشگاه. - رفيقم ميگه اگه با گوشي برم تو اينترنت از شارژم کم ميشه؟ پـــ نه پـــ از ذخيره ارزي کشورهاي عضو اپک کم ميشه. - دم دستشويي عمومي واستادم تا نفر قبلي بياد بيرون، اومده بيرون، ميبينه دارم پيچ وتاب ميخورم ميگه دستشويي داري؟؟ ميگم پـــ نه پـــ ، دارم با صداي موزيکي که نواختي تمرين رقص عربي ميکنم! - به اپراتور اداره ميگم لطفا شماره فلاني رو برام بگير. ميگه گرفتم وصل کنم؟ ... پـــنه پـــ فوت کن, قطع کن - يارو اومده مي بينه همکارم توي اتاق نيست باز مي پرسه خانم فلاني نيست؟ پـــنه پـــ هستن. افتادن پشت اونکمد. با خط کش بزن در بياد. - مگس کش دستمه. مامانم ميگه ميخواي مگسا رو بکشي؟ ميگم پـــ نه پــــــ ميخوام رهبري ارکسترشون رو بکنم سمفوني بتهوون بزنن! - حواسم نبود با صورت رفتم تو در، ميگه نديديش؟ ميگم پـــ نه پــــــ من دارکوبم مي خوام با منقار يه سوراخ برا خودم باز کنم برم تو. - رفتم صندلي بخرم واسه کامپيوتر، يارو گفت: راحت باشه؟ پــــ نه پــــ خار داشته باشه... - دارم تو حياطمون موتورمو تعمير ميکنم به مامانم ميگم دستمال بيخودي داري؟ ميگه ميخواي موتورتو تميز کني؟ پـــ نــه پــــــ ميخوام هل هله کنان برم تو کوچه کردي برقصم.

ali بازدید : 5 یکشنبه 19 شهریور 1391 نظرات (0)

- طوطي گرفتم فاميلمون اومدهميگه اااااااااااااااااااااااا طوطيه؟ پـــ نــه پــــــ يا کريمه يه کم با فتوشاپ تغييرش دادم! - ميگم بابا... تصميمم رو گرفتم... مي خوام زن بگيرم... ميگه ميشناسيش؟ ميگم آره. ميگه مجرده؟ پـــ نــه پــــــ منتظرم شوهرش رضايت نامشو امضا کنه بريم خواستگاري. - دستمو بلند کردم از استاد سوال کنم. ميگه شما سوال داري؟ پـــ نــه پــــــ خواستم خطوط کف دستمو بهت نشون بدم فالمو بگيري ... - رفتم پيژامه از کمد برداشتم پوشيدم بابام ميگه از تو کمد برداشتي؟ پـــــ نه پـــــــ گذاشته بودم تو يخچال تابستونيه پيژامه تگري بپوشم خنک شم. - ماشينم بنزين تموم کرد وسط جاده, واستادم دم جاده يکي ? ليتر بنزين از ماشينش بهم بده که فقط خودمو برسونم به يه پمپ بنزيني, يکي زد بقل گفت آقا بنزين برايماشينت مي خواي؟ پـــ نــه پـــ مي خوام باهاش خودمو آتيش بزنم - بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا ?? درجه اومدم خونه خواهرم ميگه خسته اي؟ اگه نيستي منو ببر يه جايي ميخوام خريد کنم پـــ نــه پـــ خسته نيستم تو جلسه کنکور لحاف دشک انداخته بودم داشتم قليون ميکشيدم - رفتيم سر خاک يکي از فاميلامون ساکت نشستيم پسرخاله ام ميگه ساکتي!!! پــــ نه پـــــــ بلند شم برات سيا نرمه نرمه رو بخونم - يارو عکسمو ديده ميگه:اااا دماغ خودته اين؟ پــــ نه پـــــــ دماغ اجدادمه که بيني به بيني، نسل به نسل منتقلشده الان رسيده به من!!!! - داداشم گفت چرا بال بال ميزني؟چيزي پريد تو گلوت؟گفتم پــ نــ پـــ دارم خودم رو آماده پروار ميکنم - کله صبحي رفيقم ميخواست بياد درس بخونيم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگير بيار گفت واسه صبونه؟ پــ نــ پـــ واسه ذخيره سازي تو روزاي سخت زمستون - خواهرم از بيرون مياد خونه..ميبينه پشت سيستمم...ميگه کامپيوتر روشن کردي؟؟ پــ نــ پـــ دکتر گفته بشين جلوي مانيتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...! - ميري مسجد وضو بگيري تانماز بخوني ميبيني يه آقايي ميرسه ميگه پسر جان وضو ميگيري ميگي پــ نــ پـــ ميخوام قزل الا صيد كنم - نون بربري خريدم همسايمون منو ديده ميگه نون بربريه؟ پــ نــ پـــ ماشين جديدمه طرح بربري توليد شده - ساعت 7 صبح رفتم برا امتحان دانشگاه نگهبانه ميپرسه امتحان داري؟ ميگم پــَ نه پــَ اومدم خمير بگيرم بدم دست نونوا

ali بازدید : 8 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (0)
مچ گیری استاد ! چهار دانشجو كه به خودشان اعتماد كامل داشتند يك هفته قبل از امتحان پايان ترم به مسافرت رفتند و با دوستان خود در شهر ديگر حسابي به خوشگذراني پرداختند. اما وقتي به شهر خود برگشتند متوجه شدند كه در مورد تاريخ امتحان اشتباه كرده اند و به جاي سه شنبه، امتحان دوشنبه صبح بوده است. بنابراين تصميم گرفتند استاد خود را پيدا كنند و علت جا ماندن از امتحان را براي او توضيح دهند. آنها به استاد گفتند: « ما به شهر ديگري رفته بوديم كه در راه برگشت لاستيك خودرومان پنچر شد و از آنجايي كه زاپاس نداشتيم تا مدت زمان طولاني نتوانستيم كسي را گير بياوريم و از او كمك بگيريم، به همين دليل دوشنبه دير وقت به خانه رسيديم.» استاد فكري كرد و پذيرفت كه آنها روز بعد بيايند و امتحان بدهند. چهار دانشجو روز بعد به دانشگاه رفتند و استاد آنها رابه چهار اتاق جداگانه فرستاد و به هر يك ورقه امتحاني را داد و از آنها خواست كه شروع كنند....آنها به اولين مسأله نگاه كردند كه 5 نمره داشت. سوال خيلي آسان بود و به راحتي به آن پاسخ دادند.....سپس ورقه را برگرداندند تا به سوال 95 امتيازي پشت ورقه پاسخ بدهند كه سوال اين بود: «كدام لاستيك پنچر شده بود؟»!!!

ali بازدید : 9 دوشنبه 17 اردیبهشت 1403 نظرات (3)
مواد مورد نیاز: ۱-کاغذ مناسب، به اندازه نیاز (در صورت امکان از آ۴-کاغذ کاهی از کیفیت مطلوبی برخوردار نیستند.) ۲-خودکار مرغوب(مشکی بهتر است-نوک خودکار باید ریز باشد و خودکار های بیک اصلا مناسب نیستند) *شاید خیلی از شما عزیزان در هنگام تقلبی به خاطر بزرگ بودن کاغذ تقلبی،لو رفته باشید؛اندازه کاغذ بسیارمهم است. بهترین اندازه۵×۳.۵ سانتی متر است. با این اندازه شما می توانید کاغذ را در هر جایی،قرار دهید. نگران این نباشید که تعداد کاغذهایتان زیاد شود! **در این مرحله باید دست خط خیلی خوبی داشته باشید؛دست خطی که هم خوانا باشد و هم ریز که کاغذ زیادی مصرف نشود! ***حال نوبت به این می رسد که کاغذ را جا سازی کنید.شما می توانید کاغذرا به انتهای مانتو و یا پیراهن با کمک سوزن ته گرد نصب کنید. سوزن را باید طوری قرار داد که از رو هیچ چیز مشخص نباشد. ****و در آخر باید منتظر باشید که مراقب ازشما دور باشد و در اینجا پاهای خود را روی هم گذاشته و به طور ماهرانه شروع به تقلبی کنید.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظرتون درمورد وبلاگ من
    آمار سایت
  • کل مطالب : 36
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 25
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 25
  • بازدید ماه : 25
  • بازدید سال : 34
  • بازدید کلی : 373